قحطی، متابولیسم نسلهای متوالی را تغییرمی دهد
قحطی در بین سالهای 1959 تا 1961 در کشور چین موجب افزایش قند خون نه تنها در افرادی که پس از آن به دنیا آمدند، بلکه در میان کودکان یک نسل بعد شده است.
بر اساس یک مطالعهی جدید بر روی هزاران خانواده که تحت تاثیر گرسنگی گسترده در اواسط قرن بیستم در چین قرار گرفته بودند، مشخص گردید افزایش خطر هایپرگلایسمی مرتبط با قرار گرفتن جنین زنان باردار در معرض قحطی به نسل بعد نیز منتقل میشود.
افزایش قند خون یا هایپرگلایسمی یکی از علایم مشخصهی دیابت است. بر اساس نتایج این تحقیق جدید که در مجلهی آمریکایی Clinical Nutrition reportsمنتشر گردید، شانس افزایش قندخون یا ابتلا به دیابت نوع 2 در صدها نفر از افرادیکه در طول یک قحطی وحشتناک در چین در بین سالهای 1959 و 1961 در شکم مادران خود بودند به طور قابل توجهی افزایش یافته است. موضوع جالب توجه اینست که در کودکان این افراد نیز شانس ابتلا به هایپرگلایسمی بطور قابل توجهی بالاتر است هر چند که زمان تولد آنها، سالها از زمان بروز قحطی فاصله دارد.
محققان دانشگاه Brownو دانشگاه پزشکی Harbicدر چین توانستند این اطلاعات را از بررسی بیش از 3 هزار فرد ساکن در این مناطق و کودکان آنها بدست آورند. برخی از این افراد در زمان قحطی و برخی از آنها پس از اتمام دورهی قحطی در شکم مادران خود بودند، برخی از کودکان مورد مطالعه از والدینی متولد شده بودند که یکی از آنها یا هر دو در معرض قحطی و گرسنگی بودند و برخی از آنها از والدینی متولد شده بودند که در معرض قحطی و گرسنگی قرار نگرفته بودند.
مصاحبههایی با این افراد در سال 2012 صورت گرفت و دانشمندان نمونههای خونی شرکت کنندگان را برای یک مطالعهی کنترلدار به منظور مقایسهی تأثیرات قرار گرفتن غیرعمدی در معرض قحطی در دوران جنینی در چند نسل، تهیه و بررسی کردند.
پرفسور simin liuنویسندهی مسئول این مطالعه و استاد اپیدمیولوژی و پزشکی در دانشگاه براون میگوید: با بررسی این خانوادهها ما توانستیم قرارگرفتن چندین نسل که در معرض فاکتورهای تغذیهای و اندرکنش های ژنتیکی به دلیل قحطی بوده اند را بررسی و تعیین کنیم.
ارتباط دو نسل
از میان 983 فردی که در طول سالهای قحطی در رحم مادران خود بودند، 31.2درصد به هاپیرگلایسمی و 11.2درصد به دیابت نوع 2 مبتلا بودند. در مقایسه از میان 1085 فردی که پس از اتمام قحطی در شکم مادران خود بودند، شیوع هایپرگلایسمی 16.9درصد و شیوع دیابت نوع 2 برابر 5.6درصد بود. پس از کنترل عواملی نظیر جنسیت، کشیدن سیگار، فعالیت بدنی، مصرف کالری و نمایهی توده بدنی، محققان نتیجهگیری نمودند که شانس بروز هایپرگلایسمی و دیابت نوع 2 در کودکانی که در دورهی قحطی در رحم مادران خود بودند به ترتیب 1.93برابر و 1.75 برابر افزایش یافته است.
خطرهایپرگلایسمی در نسل بعدی هنگامیکه هر دو والدین در معرض قحطی بودهاند بطور قابل توجهی افزایش یافته بود. بطور کلی در نسل دوم، شیوع هاپیرگلایسمی برای 332 فردی که والدین آنها در معرض قحطی نبودند، 5.7درصد و برای 251 فردی که تنها پدرانشان در معرض قحطی بودند 10.6درصد و برای 337 فردی که هر دو والدین آنها در معرض قحطی قرار گرفته بودند 11.3درصد گزارش شد.
پس از تنظیم نتایج برای همهی فاکتورهای خطر شیوهی زندگی مشخص گردید شانس هایپرگلایسمی در کودکان والدینی که هر دو در معرض قحطی بودند، 2.02برابر بیش از کودکانی است که هیچیک از والدین آنها در معرض قحطی نبودهاند.
شانس ابتلا به دیابت نوع 2 پس از تنظیم برای مقایسههای چندگانه در میان نسل دوم معنیدار نبود، اما نویسندهی مشترک این تحقیق دکترChanghaoاستاد تغذیه و رئیس دانشکدهی بهداشت عمومی در دانشگاه هاربین میگوید: این افراد در دههی بیست و سی سالگی زندگی خود هستند و خطر ابتلا به دیابت نوع 2 برای این افراد ممکن است با بالا رفتن سن، افزایش یابد، بهمین دلیل محققان این افراد را در دورهی فالوآپ تحت نظارت قرار خواهند داد.
چنین ارتباطی چگونه ممکن است؟
از آنجائیکه این مطالعه تنها ارتباط بین تغییرات متابولیکی و قرار گرفتن افراد در دوران جنینی در معرض قحطی را نشان داده است، نمیتواند یک رابطهی علیتی یا یک مکانیسم بیولوژیکی اساسی را به عنوان یک علت زمینهای اثبات کند. اما تحقیقات پیشین بر روی اثرات قحطی بر انسان و حیوانات آزمایشگاهی نشان میدهد که قحطی در واقع علت چنین خطرات بهداشتی است.
نویسندهی ارشد این مقاله دکتر Jie Liمیگوید: این یافتهها بسیار جالب توجه هستند و با آنچه از سایر یافتهها در مطالعات حیوانی بدست آمده است، سازگار است.
این تیم تحقیقاتی در مطالعهی قبلی خود بر روی موشها یک اثر چند نسلی ناشی از قحطی را بر متابولیسم نشان دادند و سایر مطالعات بر روی افرادی که در معرض قحطی قرار گرفته بودند نیز شواهدی از تغییرات در سیستم غدد درون ریز و در بیان ژنهای سیستم تناسلی در دوران بارداری را ارائه داده اند.
دکتر لیو امیدوار است با ادامهی تحقیقات و همکاری با دانشمندان در چین و شرکت کنندگان دراین تحقیق بتوانند اطلاعات بیشتری در مورد اندرکنش ژنها و محیط زیست و اثرات آن بر سلامت نسل های متوالی بدست آورند، یافتههای چنین تحقیقاتی ممکن است نه تنها به درک بهتر مکانیزمهای بیولوژیکی دخیل کمک کند بلکه بر مداخلات بالینی و بهداشتی آتی تأثیرات مثبتی داشته باشد.
منبع:www.sciencedaily.com/releases/2016/12/161212115737.htm